ستایش
عکسایی از ستایش در هشت ماهگی که خیلی توپولو بود ستایش وقتی میخواد بره تولد دوستش باید مثل خانما آماده بشه ...
نویسنده :
مامان
13:09
ستایش و لباس عروس
ستایش جان قلب مامان و نفس بابایی دو روزه که اصلا غذا بجز مایعات اونم خیلی کم چیز دیگه ای نمی خوردی .صبح هم خیلی گریه کردی و دلم رو کباب کردی .همش میگفتی نمیتونم چیزی بخورم .بهت گفتم یه عروسک خوشکل مثل خودت واست میخرم اگه بیای بریم دکتر .بالاخره اومدی و با مصرف داروها بهتر شدی.ولی ستایش خانم که کمی حال اومد لباس عروس پوشید و با ژستای خوشکلش مامان و بابا رو از خنده روده بر کرد. جایی نرید باز هم هست اینم یکی دیگه ...
نویسنده :
مامان
23:36
ستایش و نیایش
ستایش و نیایش همراه با پسر خاله
نیایش بهش میگه آداد (آراد) و به شوهر خاله هم میگه ابوعلی به جای عمو علی و اما ستایش میگه عشقم خاله آمنه ست و از همه بیشتر دوسش دارم .رابطه خیلی خوبی باهاش داره طوری که همه اینو فهمیدن . ...
نویسنده :
مامان
10:59
ستایش و نیایش
نیایش وقتی که زود بیدار شد
خانمی بهتر نیست تو تختخواب خودت بخوابی تا آشپزخونه ...
نویسنده :
مامان
10:25
ستایش جون که ژست گرفته
بازیگوشی های نیایش
باز هم ژستای ستایش
ستایش خانم که عشق تیپ و ژست خودش آرایش میکنه بعد با یه لبخند ژست میگیره الهی قربونت برم اینم یه مدل دیگه ...
نویسنده :
مامان
21:09